خیلی کوتاه عرض کنم {به سبک خدا بیارمز عزت نوایی مدیر مدرسه با کمربند برعکسش :)) }
این آقای Yiruma خیلی شاخه. من چندتا قطعه که ازش تو پلی لیستم دارم رو مینویسم. آدم به اسم‌ها که دقت میکنه و بعد میره گوششون میده دقیقا همون چیزی که اسم داره میگه رو میشنوه.
Kiss The Rain
River Flows In You
When The Love Falls
May Be
و خوب این قطعات و گنجیه‌های بهتر در اسپاتیفای
پ.ن: خیلی خوبن جدا. خیلی بیش از حدی که باید. قشنگ نت به نت رو میتونی بفهمی با اسم قطعه. همشون عالین. همشون.
با علی صحبت می‌کردیم و حرف این بود که ما کلا حس میکنیم از لحاظ عملکردی از پدر و مادرمون موفق‌تر بودیم. البته که طبیعیه و هدف خلفت اینه که یکی رو بوجود بیاری که بتونی حداقل بهتر از خودت بکنیش. این مساله شاید یکم اذیت‌کننده باشه ولی برای عمده کسایی که سر به تنشون می‌ارزه وجود داره.
ما هم این حس رو نسبت به پدرامون داریم. مشخصا تو بحث‌های مالی و تحصیلی. اما خوب حس میکنیم هوش‌مندتر عمل میکنیم نسبت به پدرامون.
حالا این مورد بحث نیست. بحث اینه که ولی وقتی همین الان هم ما درمورد پدرامون صحبت میکنیم یه احترامی براشون قائلیم. این احترامه ازین احترامای فیک نیست. یعنی واقعا یه چیزی دارن که احترام برانگیزه. داشتیم این سری بحث می‌کردیم اون یه چیزا چیه.
من گفتم اون چیزا مسائلی هستن که پدرامون توشون از ما سرترن. یعنی تو اون زمینه خاص پدرامون انقدی عملکردشون ۱۰۰ درصدی و عالی بوده که دیگه جای بحث نذاشته.
اون عملکردا چیاست مثلا؟ برای پدر من «صداقت و روراستی» بوده و برای حاج محمود «مرام»
هیچ چیز به اندازه یک رنج بزرگ، ما را بزرگ نمی‌کند.
{کوه، اثر خودم، ۲۶ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۲۳:۲۱، شروع نوسانات}
البته اگر بزرگ‌شدن ارزش باشد ...
ذهن آشفته من پیش از جلسه هیئت‌مدیره فردا
ابتدا تلاش برای تصویب اعداد روبرو: ۵۵ میلیون و ۱۰ هزار
این اعداد باید جای ۳۰ میلیون و ۲۹ هزار بیاد. خوب طبیعتا موافقت میشه. من اگه بگم موافقت میشه. بیشتر باید برای تحققش تلاش کنیم. ایده‌های امروز مالی علی درست بود. خاک بر سر من که ایناارو آماده نداشتم. التبه که تخمین مناسبی داشتم. ولی شهود تخمینی به درد بخش مالی نمیخوره آقای عزیز..
وضعیت کلی محصول
